شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
چون موج روی دست پدر پیچ و تاب داشت وز نازکی، تـنی به صفای حـباب داشت چون سوره های کوچک قرآن، ظریف بود هـرچـنـد او فـضـیـلت اُمّ الـکـتاب داشت چـون سـاقـه های تـازه ریـواس، تُرد بود از تـشنـگی اگر چه بـسی التهاب داشت از بس که در زلالی خود، محو گشته بود گـویی خیال بود و تنی از سراب داشت یـکجا سه پـاسخ از لب خاری شنیده بود آن غنچه نیز، فرصت یک انتخاب داشت خـونـش پـدر به جـانب افـلاک می فـشاند گویی به هـدیه دادن آن گل شتاب داشت خورشید، در شفق شرری سـرخ گون گرفت یعنی که راه شیریِ او رنگِ خون گرفت |